به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژههای خود نوشت:
احمد شیرزاد در روزنامه آرمان نوشت: اینکه اصولگرایان دولت آقای روحانی را دولت اصلاحطلبان معرفی میکنند چیزی جز شوخی نیست. اصلاحطلبان با دولت آقای روحانی همکاری داشتند و حمایت کردند اما به هیچ وجه نمیتوان به این دولت لقب اصلاحطلب داد و قاعدتا اصلاحطلبان نمیتوانند مسئولیت آن را بر عهده بگیرند. اصلاحطلبان مسئولیت حمایت اولیه از آقای روحانی را حتما بهعهده میگیرند.
بیشتر بخوانید:
کارنامه مدعیان اصلاحات در صندوق عقب پراید ۹۰ میلیونی
کنایه سایت دولتی: تاریخ مصرف اصلاحطلبان تمام شد!
سردرگمی در اردوگاه چپ
وی میافزاید: اصلاحطلبان قبول دارند که در رایآوری آقای روحانی نقش و سهم اصلی را داشتند، اما در مدیریت کشور سهمی به اصلاحطلبان داده نشد و مجموعه دوستان اصلاحطلب دنبال سهم نبودند. ضمن اینکه هر موجی که بلند شد نباید پاسخ دهیم، بین خودمان و دولت آقای روحانی دیوار بکشیم و ابراز تنبه و تنزه کنیم. باید خیلی خونسرد با این مسائل برخورد کنیم و به یاد داشته باشیم که ماه عسل مجلس تا اواخر تابستان سال جاری طول میکشد. لذا لزومی به مرزبندی با دولت آقای روحانی نمیبینیم چرا که این کار چندان به مصلحت و عاقلانه نیست. باید مسیر اصولی خود را طی کنیم همانطور که تاکنون در حمایت از دولت آقای روحانی تحلیل منطقی و روندی اصولی در پیش گرفته شده است.
شیرزاد همچنین نوشت: اینکه اصولگرایان دولت را منتسب به اصلاحطلبان میکنند ناشی از فرافکنی و فرار به جلوی آنهاست چرا که اصلاحطلبان بسیار محبوبتر از آن هستند که اصولگرایان بخواهند با منتسب کردن آقای روحانی به اصلاحطلبان آنها را خدشهدار کنند. دولت آقای روحانی قانونی بوده و رای مردم را داشته است، اینکه بخواهند اصلاحطلبان را به خاطر حمایت از روحانی مورد مذمت قرار دهند، حنایی بیرنگ است.
درباره این اظهارات اولاً گفتنی است بخش معتنابهی از اعضای دوکابینه روحانی، اصلاحطلب بودهاند از جمله؛ اسحاق جهانگیری، علی ربیعی، جمشید انصاری، لعیا جنیدی، معصومه ابتکار، عیسی کلانتری، محمد جواد ظریف، محمد شریعتمداری، بیژن زنگنه، مسعود سلطانیفر، مسعود کرباسیان، محمود حجتی، عباس آخوندی، مسعود نیلی، محمد علی نجفی، مجید انصاری، رضا امیری، محمد فرهادی و... دهها برابر اینها نیز در سطح معاونین وزرا و مدیران کل و استاندار و فرماندار حضور دارند. همینها بیشترین سهم را در سوء مدیریت دولت و نتایج عملکرد آن دارند.
ثانیاً محمدرضا خاتمی پیش از انتخابات ۹۶ به صراحت تصریح کرد ما اصلاحطلبان تضمین وعدههای روحانی هستیم. در همین مسیر اصلاحطلبان به خاطر رأی مستقل ندانستن مجبور شدند عارف و جهانگیری را در دو انتخابات وادار به انصراف کنند.
ثالثاً قاطبه برنامههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دولت، همان برنامهها و ادعاها - و تحمیلهای- اصلاحطلبان است.
رابعاً همین که شیرزاد میگوید نیازی نیست به خاطر انتقادها نسبت به دولت ابراز تنبه و تنزیه بکنیم، به معنای تأیید عملکرد دولت است وگرنه، مطلقاً باید صراحت مرزبندی و فاصلهگذاری میکردند.
خامساً شیرزاد اذعان دارد که انتساب به دولت و رئیسجمهور مورد حمایت آنها در انتخابات، موجب خدشه در محبوبیت هر جریان سیاسی است. همین نشان میدهد که قضاوت مردم درباره نقش منفی اصلاحطلبان بر معیشتشان کاملاً جدی است.
مدعیان اصلاحطلبی این جدی بودن را در بیاعتمادی مطلق مردم به فهرستهای چندگانهشان در انتخابات مجلس از عمق جان حس کردند. چنان که اعضای این لیستها در تهران از چند هزار تا ۶۰ هزار رأی بیشتر کسب نکردند.
یادآور میشود اصلاحطلبان پیش از این بارها از دولت به عنوان رحم اجارهای خود یاد کردهاند و اکنون عجیب است که از مولود آن و کارنامهاش برائت میجویند.